۱. تعریف
۲. انواع آینده
۳. مزایای آینده پژوهی
۴. روشهای آینده پژوهی
۵. نتیجهگیری
تعریف
به زبان ساده آینده پژوهی یعنی تلاش برای درک آنچه در آینده میتواند روی دهد و یا باید روی دهد.
آینده پژوهی معادل عبارت لاتین (Futures Study) است. دلیل استفاده از کلمه جمع Futures تاکید بر احتمال رخداد آیندههای مختلف است. همچنین این کلمه تاکید میکند که آینده یک نتیجه از پیش تعیین شده نیست بلکه طیفی از نتایج ممکن است که میتواند تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار بگیرد.
آینده پژوهی علم و هنر کشف آینده و شکل بخشیدن به آینده مطلوب است.
آینده پژوهی یاریگر ما در راه آماده شدن برای رویارویی با رخدادهای پیشبینیناپذیر آینده است.
امروزه وظیفه آینده پژوهی علاوه بر تحلیل روندهای گذشته، کشف، ابداع و ارزیابی آیندههای ممکن، محتمل و مطلوب است.
آینده پژوهان مدعی نیستند که قدرت پیشگویی دارند و هرکس چنین ادعایی داشته باشد آینده پژوه نیست. بلکه این دانش میکوشد نامعلومیها را کاهش داده و به مردم کمک کند تا در جهت آیندههای مطلوب تصمیمگیری کنند.
انواع آینده۱
آینده پژوهان چهار نوع آینده را توصیف کردهاند:
-
آیندههای ممکن (Possible Futures)
این آینده شامل تمام حالات شدنی که توانایی تحقق در آینده را دارند و به عبارت دیگر محال ذاتی نبوده و امکان پذیر هستند میشود.
-
آیندههای باورپذیر (Plausible Futures)
همان آیندههایی هستند که بر پایه دانش و خرد بشر، باورکردنی و پذیرفتنی هستند. در صورتی که آیندههای باورپذیر را با اصول و چارچوبهای علمی و تجربی بیازماییم، در تحقق پذیری آنها خللی وارد نخواهد شد.
تفاوت اصلی آینده باورپذیر و آینده ممکن این است که آینده ممکن میتواند با اساس دانش کنونی بشر سازگار نباشد. برای مثال بر اساس دانش کنونی بشر، انسان نمیتواند برای مدت طولانی زیر آب زندگی کند. طبق این باور، تصور آیندهای که در آن انسان مانند ماهی زیر آب زندگی کند میتواند آیندهای ممکن باشد اما آینده باورپذیر نیست.
بنابراین آینده پژوهان آیندههای باورپذیر را زیرمجموعه آیندههای ممکن میدانند.
-
آیندههای محتمل (Probable Futures)
در میان آیندههای ممکن و باورپذیر برخی از آیندهها از امکان وقوع بیشتری برخوردار هستند و طبق دانش و درک ما پذیرفتنیتر هستند؛ این موارد آیندههای محتمل هستند. پیشبینیها و رویکردهای علمی اغلب به آیندههای محتمل تکیه و تاکید دارند.
آیندههای محتمل به احتمال بیشتری تحقق مییابند و حتی ادامه روندهای کنونی تلقی میشوند؛ به همین جهت آیندههای محتمل را زیرمجموعه آیندههای باورپذیر میدانند.
-
آیندههای مرجح یا مطلوب (Preferable/Desirable Futures)
سه نوع آینده گفته شده در حوزه دانش شناختی بودند و هدف از ترسیم آنها دستیابی به آیندهای اکتشافی بود که هنجار و رفتاری نیز به همراه ندارد. این سه نوع از آیندهها تنها تلاش میکنند از آیندهها (در صورت امکان) پرده بردارند. اما آیندههای مطلوب همان آیندههایی هستند که بر پایه ارزشها و هدف گذاریها خواستار شکل گیری و تحقق آنها هستیم.
مزایای آینده پژوهی
- پیشبینی تغییرات و آماده سازی سازمان برای آن
- تقویت تصمیمگیری استراتژیک با ارائه چشم انداز گسترده از آینده
- شناسایی فرصتها و ریسکها
- افزایش انعطافپذیری و سازگاری
- توانمندسازی افراد
روشهای آینده پژوهی
آینده پژوهان از روشها و رویکردهای مختلفی برای مطالعه و درک آینده استفاده میکنند. در اینجا به برخی از روشهای متداول در این حوزه میپردازیم:
-
روش دلفی (Delphi Method)۱
روش دلفی یکی از قدیمیترین و معروفترین روشهای مورد استفاده در حوزه آینده پژوهی است.
این روش یکی از روشهای مرسوم برای کسب دانش گروهی است و همچنین به عنوان یک فن تحقیق اجتماعی رایج شناخته میشود. هدف این روش به دست آوردن نظرات جمعی و معتبر از گروهی از خبرگان میباشد که میتوانند سهم ارزشمندی در جهت حل مشکلات پیچیده داشته باشند. از این روش به عنوان فنی برای پیشبینی و توافق در زمینه بی ثباتی استفاده میشود؛ یعنی در موقعیتهایی که داشتن منابع فنی مبتنی بر اطلاعات عینی امکان پذیر نباشد.
روش دلفی جزو ثابت اکثر پروژههای آینده پژوهی میباشد و هیچ روشی به تنهایی نمیتواند جایگزین مناسبی برای روش دلفی در حوزه جمع آوری، تحلیل نظرات کارشناسان و ایجاد توافق بین آنها باشد.
-
برنامهریزی برپایه سناریو (Scenario Planning)
برنامهریزی بر پایه سناریو در مورد ایجاد سناریوهای مختلف برای مناظر مختلف آینده است. این روش به تیمها و سازمانها کمک میکند تا با توجه به تغییرات و عدم قطعیتهای آینده، سناریوهای مختلفی بسازند و بررسی کنند تا بتوانند بهترین تصمیمات را بگیرند. برنامهریزی سناریو سازمانها را قادر میسازد تا استراتژی ها، محصولات و خدمات خود را توسعه دهند و در صورت لزوم آنها را با دنیایی که همیشه در حال تغییر است، تطبیق دهند.
-
روش تحلیل تاثیر بر روند (Trend Impact Analysis Method)
در این روش سعی میشود تا آینده، آیندهای بدون غافلگیری باشد. این امر از طریق ایجاد پایگاه دادهای از رویدادهای بالقوه کلیدی، احتمال مربوط به هر رویداد و تاثیر هر رویداد انجام میشود. پژوهشگر در این روش سعی میکند نتایج روند را با توجه به انتظارات خود و درک خود از شرایط و وضعیت اصلاح کند. بنابراین میتوان گفت که این روش تنها بر دادههای کمی تاکید نمیکند و نظر خبرگان را هم به تحلیلهای کمی اضافه میکند.
-
گذشته نگری (Backcasting)
این روش از رویکرد تفکر از پایین به بالا (bottom-up) بهره میبرد. در این روش، به جای تمرکز بر ادامه و تداوم وضعیت فعلی و انطباق با آن، به طراحی و ساختن وضعیت آینده مطلوب تمرکز میشود و اقدامات لازم برای رسیدن به آن وضعیت شناسایی میشوند.
گذشته نگری ابتدا به تعریف آینده مورد انتظار پرداخته و سپس با حرکت به عقب در زمان، سیاستها و برنامههایی که دستیابی به آینده تعریفشده را ممکن میسازد، مشخص میکند.
-
تحلیل تاثیرات متقابل (Cross-Impact Analysis)۱
با استفاده از این روش میتوان ارتباطات پیچیده و غیرخطی بین عوامل را شناسایی کرد. این روش امکان تحلیل تأثیرهای متقابل و بازگشتی را فراهم میکند.
تحلیل تاثیرات متقابل یکی از روشهای تحلیل ساختاری یک سامانه است که بر مبنای «ماتریس تاثیرات» پایه گذاری شده است. در ماتریس تاثیرات ، میزان تاثیر هر یک از عوامل بر سایر عوامل مشخص میشود. بر این اساس امکان دست یابی به تاثیرات درجه چندم فراهم میشود. کاربردهای ماتریس تاثیرات به سه دسته تحلیل ساختاری، راهبردهای بازیگران و تاثیرات متقابل احتمالی تقسیم میشوند. هر کدام از این کاربردها، رویکرد ویژهای از به کارگیری روش تحلیل تاثیرات متقابل فراهم میکند.
-
چشم اندازسازی (Visioning)۱
چشم اندازسازی عمدهترین نیروی انگیزشی فعالیت بشر است. چشم انداز یعنی تجسم چیزی در برابر دیدگان، آنچنان واضح که گویی همین الان وجود دارد. بنابراین چشم انداز نگاه به آینده نیست، بلکه منظرهای از آینده است که به افراد الهام شده است. چشم انداز ارائه دهنده یک تصویر مطلوب، آرمانی و قابل دستیابی است که دارای ویژگیهای جامع نگری، آینده نگری، ارزشگرایی و واقع گرایی است.
از نمونههای مشهور چشم انداز آینده میتوان به چشم انداز آینده هنری فورد با عنوان “در هر گاراژ یک ماشین” و چشم انداز آینده جان اف کندی در ۱۹۶۰ با عنوان “یک انسان در کره ماه تا سال ۱۹۷۰” اشاره کرد.
-
پایش محیطی (Environmental Scanning)۲
پایش محیط به معنی شناسایی علائم و نشانههایی از محیط است که ضرورت تغییر را به سازمان میرساند و هشدارهای اولیهای در خصوص تغییرات در حال وقوع محیط به سازمان اعلام میکند.
این روش به بررسی و تجزیه و تحلیل محیط خارجی یک سازمان میپردازد. هدف اصلی این روش، شناسایی عوامل و تغییراتی است که میتوانند تأثیری بر عملکرد و استراتژیهای سازمان داشته باشند. در واقع به سازمان کمک میکند تا درک بهتری از محیط خارجی خود پیدا کند و در نتیجه بتواند بهترین تصمیمات را در مورد آینده بگیرد.
-
بازیها و شبیه سازیها (Games and Simulations)
در این روش، محیطی مجازی تحت عنوان “بازی” یا “شبیهسازی” ایجاد میشود که شرایط و عوامل مختلفی از جمله فناوری، اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ را شبیهسازی میکند. در این شبیهسازی، مشارکت کنندگان با استفاده از تصمیمگیری، تعامل و ارتباط با یکدیگر، به بررسی و برآورد تأثیرگذاری تغییرات مختلف در محیط آینده پرداخته و نتایج دستیابی به یک یا چند آینده ممکن را ارائه میدهند.
استفاده از بازی و شبیهسازیها علاوه بر مزایا و کاربردهایی که دارد، همچنین با چالشهایی مواجه است. برای مثال، شبیهسازی دقیق و کامل آینده امری غیرممکن است و بسته به تعداد و پیچیدگی عوامل مورد بررسی، محدودیتهایی وجود دارد. همچنین، تحلیل و تفسیر نتایج این شبیهسازیها نیازمند تخصص و تجربه کارشناسان است.
روشهای مورد استفاده در آینده پژوهی تنوع بسیاری دارند و آینده پژوهان مختلف، با توجه به سلیقه و نیاز خود سبکهای روش شناختی متفاوتی دارند. آینده پژوهان با تجربه دریافته اند که ارائه بهترین توضیحهای علمی و قابل اطمینانترین پیشبینیها درباره موضوعی ویژه، زمانی ممکن میشود که از روشهای متعدد استفاده کنند.
نتیجهگیری
مدیریت و اداره آینده از مهمترین عوامل موفقیت در حیات هر سازمانی است.
آینده پژوهی نه تنها برای آگاهی از آنچه در جریان است اهمیت فراوان دارد، بلکه برای گزینش آنچه در پیش داریم نیز بسیار حیاتی است. آینده پژوهی به سازمان کمک میکند چگونه با آیندههای مبهم و غیرمنتظره رو به رو شود و در رویارویی با آنها کمترین دشواری و بیشترین سود را به دست آورد.
منابع
۱ کتاب مبانی آیندهپژوهی و روش های آن
۲ کتاب آیندهپژوهی سازمانی ضرورتها، مفاهیم، روشها و روندها